ویلیام هنری گیتس سوم و یا به اختصار بیل گیتس یکی از ثروتمند ترین افراد جهان است که عمده شهرتش بخاطر راه اندازی شرکت موفق مایکروسافت است. وی در سال ۲۰۱۸ با تخمین دارای خالص ۸۶ میلیارد دلار به عنوان ثروتمند ترین فرد جهان شناخته شد. اما راز موفقیت این نابغه در چیست؟ آیا کارما فعالیت های انسان دوستانه خود را پس میدهد؟ آیا مانند ترودو نابغه تبلیغ نویسی جهانی قانون جذب را بکار گرفته است؟ آیا پرتلاش بوده و اعتماد به نفس بارها و بارها از اول شروع کردن را داشته است؟ با ما در این مقاله همراه باشید تا راز موفقیت وی را از زندگی نامه اش کنجکاو کنیم.
بیل گیتس کیست؟ ویلیام هنری بیل گیتس سوم معروف به بیل گیتس (به انگلیسی: Bill Gates) در حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات، نامی شناخته شده است. شاید به جرئت بتوان بیل گیتس را پدر موفقیت های بزرگ افراد موفق جهان نامید. بیل گیتس راز موفقیت را در پشتکارو تلاش و هدفگذاری می داند.بیل گیتس فقط یک کامپیوتر (Computer) نساخت. بیل کیتس فقط برنامه ویندوز (Windows) را به جهانیان معرفی نکرد. بیل گیتس فقط برنامه آفیس (Office program) را تولید نکرد. بیل گیتس فقط شرکت مایکروسافت (Microsoft) را بنیانگذاری نکرد. بیل گیتس کاری بسیار بزرگتر کرد. تغییراتی که بیل گیتس به واسطه محصولات مایکروسافت و استفاده از کامپیوتر در زندگی افراد جهان ایجاد کرد، ابزاری برای موفقیت بسیار بزرگ دیگر افراد موفق جهان شد. وی تنها شخصی بود که رقابت را وارد عرصۀ نرمافزار کرد. وی یکی از موفقترین کارآفرینان قرن بیستم و یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. در این مقاله به داستان موفقیت بیل گیتس و شکستهایی که او در طول زندگیاش تجربه کرد، میپردازیم. او از تکنولوژی موجود استفاده کرده و با استفاده از استراتژیهای بازاریابی خود توانست بازار را تحت سلطه اش درآورد.
اوایل زندگی بیل گیتس
بیل گیتس ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در سیاتل متولد شد. گیتس در خانوادهای به دنیا آمد که در تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشناس بودند. پدر وی ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل، واشینگتن بود و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیئت مدیره یونایتد اینترنشنال بود که در امور خیریه نیز فعالیت داشت. بر خلاف سایرین، او به برنامهنویسی با زبان BASIC علاقۀ زیادی داشت. گیتس در مدرسۀ لیکساید در سیاتل تحصیل کرد و چنان شیفتۀ برنامهنویسی کامپیوتر بود که برخی برنامهها را خراب میکرد تا زمان بیشتری را با کامپیوتر بگذراند. بارها استفاده از کامپیوتر را برای او قدغن کردند.
گیتس در دوران نوجوانی برنامههای پیچیدهای مینوشت که شیفتگی و علاقۀ او به سوی موفقیت را نشان میداد. او به خاطر عشق و علاقۀ خود به برنامهنویسی کامپیوتر و همچنین به اصرار پدرش در سال ۱۹۷۳ وارد دانشگاه هاروارد شد، اما با این وجود تمایل چندانی به تحصیل در آنجا نداشت. تمام این مسائل در دسامبر ۱۹۷۴، هنگامی که آلن مقالهای در مورد میکروکامپیوتر به گیتس نشان داد، تغییر کرد. او و آلن از فرصت استفاده کردند و با تولیدکنندگان MITS تماس گرفتند و در مورد زبان BASIC برای آلتیر (اولین کامپیوتر شخصی) با آنها گفتگو نمودند. هنگامی که تولیدکنندگان MITS در پاسخ گفتند میخواهند نمونۀ کار را ببینند، وی و آلن شبانه روزی کار کردند تا آن را آماده نمایند زیرا تا آن موقع برنامه را ننوشته بودند. آلن به آلبوکرک سفر کرد تا ببیند که آیا برنامه روی آلتیر کار میکند یا خیر. گیتس و آلن هر دو نسبت به این قضیه تردید داشتند. برنامه موفقیتآمیز بود. گیتس از هاروارد بیرون آمد. بعد از این موفقیت، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند. در آن زمان IBM در اجرای سیستم عامل خویش مشکل داشت و درست سر بزنگاه، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند.
بیل گیتس در ژانویه ۱۹۹۴ میلادی پس از هفت سال با ملیندا فرنچ از کارمندان مایکروسافت ازدواج کرد. ملیندا در مصاحبه خود با مجله فوربز forbes میگوید پسرهای باهوش بسیاری خواهان ازدواج با من بودند؛ اما هم من و هم بیل احترام خاصی برای هم قائل بودیم، البته آن روزها زنی هم که عاشق فناوری باشد، کمیاب بود!
در جذب نیز بر مفهوم کارما بسیار تاکید شده است. کارما یک قانون انکار ناپذیر در هستی است. کارما در لغت از یک واژه سانسکریت به معنای بازگشت برگرفته شده است. کارما ارتباط بین اعمال شما و سرنوشت شما را توضیح می دهد.
کارما یا همان قانون کارما را به زبان ساده می توان گفت «قانون علت و معلول» است. یعنی کسانی که به قانون کارما اعتقاد دارند باورشان این هست که در این دنیا نتایج اعمال خود را خواهند دید.
البته مفهوم کارما امروزه در بعنوان یک اصل و با عنوان «قانون کارما» به گونه های مختلفی تفسیر شده است
در حالت کلی در پاسخ به کسانی که میگویند کارما چیست باید اظهار داشت که قانون کارما بیانگر این است که اعمال شما آیندۀ شما را رقم میزنند. شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از افراد اظهار می کنند: این سرنوشت ما بوده که زندگی این چنینی داشته باشیم یا مصیبت های زیادی نصیبمان بشود! اما قانون کارما نظر دیگری دارد: دلیل این مسئله که سرنوشت شما هرگز از پیش تعیین نشده، این است که شما ارادۀ آزاد دارید.
قانون کارما یکی از همان فرصتهاست. افرادی مثل هندوها که قانون کارما را قبول دارند بر اساس اصل تناسخ بر این باور هستند که کارما یا همان قانون کارما زندگی های بعدی شما را نیز تفسیر می کند. یعنی اگر شما امروز خوب زندگی کنید و با دیگران مهربان باشید و کار بد نکنید بر اساس قانون کارما در زندگی های بعدی نتایج آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. قانون کارما می گوید: افرادی که همیشه مصیبت می بینند و اتفاقات سریالی بدی برایشان رخ می هد، نتایج اعمال گذشته یا زندگی قبل (تناسخ) خود را تجربه می کنند.
جذب نیز کارما را به این صورت تفسیر می کند که می گوید وقتی شما کارخوبی می کنید احساسی در شما ایجاد می شود که این حس خوب شرایطی را بوجود می آورد تا همان حس را مجددا تجربه کنید. دقیقاً قانون کارما در عملکرد بد و نامطلوب نیز عواقب بدی برای فرد خواهد داشت. این شما هستید که آینده خود را میسازید. قانون کارما میگوید اگر آینده خوبی میخواهید باید اکنون خوبی داشته باشید و به صورت مستمر به شکلی مثبت در جهت خواسته هایتان حرکت کنید.
به شما میآموزید که اول چگونه به هرآنچه میخواهید در زندگیتان اتفاق بیافتد فکر کنید و در نهایت به همان تبدیل شوید که میخواهید. از شما دعوت میکنیم با شرکت در این دوره، قانون کارما را در جهت جذب هرآنچه میخواهید بکار گیرید. نتایج شما را شگفت زده خواهند کرد.
من در میان دانشجویان دوره قانون جذب متوجه شدم که قانون کارما برای بسیاری یک مفهوم گنگ است. حتی در کتاب های موفقیت این مفهوم به صورت شخصی و بر حسب ضرورت تفسیر شده است. قانون کارما براساس قوانین نیوتن نیز توضیح داده می شود. بر اساس قانون سوم نیوتن هر عملی عکس العملی دارد. یعنی اگر بر جسمی نیرویی در جهتی وارد شود؛ نیروی عکس العملی مساوی ولی مخالف جهت آن عمل می کند. دقیقا قانون کارما نیز به همین شکل عمل می کند. کارما می گوید اگر شما امروز کار بدی انجام دهید، نتیجه این کارتان به زندگی شما بازخواهد گشت. قانون کارما می گوید نتایج کار خوب یا بد شما در همین جهان و زندگی بعدی گریبان شما را خواهد گرفت.
ما در این مقاله قصد داریم قانون کارما را به نحوی بیان کنیم تا یک درک ملموس از مفهوم کارما داشته باشید. برای بیان مفهوم کارما و قانون کارما یک مثال ساده ضروری است. فرض کنید همه ما میخواهیم به مردم در حد توان خود کمک کنیم.
حال دو سوال مطرح میشود: چقدر احتمال دارد شخصی که به او کمک کردهایم، پاسخ خوبی، ما را بدهد؟ چقدر احتمال دارد که عمل ما یک منبع از انرژی مثبت ایجاد نماید؟! این یک مثال خیلی ساده از کارما درباره مسائل روزمره است. البته کارما بصورت منفی نیز وجود دارد.
گاندی به سادگی اما بسیار عمیق مفهوم قانون کارما را توضیح میدهد:
«انسان چیزی جز محصول افکارش نیست. او به همان چیزی تبدیل میشود که بدان فکر میکند.»
قانون کارما یکی از قدیمیترین مفاهیم معنوی/مذهبی در جهان است. مدتها قبل از مسیحیت و یهود، مفهوم قانون کارما به طور گسترده در شرق پذیرفته شده بود. چرا که نه؟ منطقی است. این اعتقاد که اعمال گذشته بر سرنوشت ما در حال اثر میگذارند، کاملاً منطقی به نظر میآید.
واقعیت آن است که مفهوم کارما از آن جهت که ایده و باور هندوها می باشد و موضوع دنیای بعد از مرگ را مثل ما مسلمانان قبول ندارند، قانون کارما چندان قابل پذیرش از نظر ما مسلمانان نخواهد بود. همچنین در قرآن اشاره ای به کارما نشده است. با اینحال برخی اساتید در سمینارها و سایت ها اشاراتی داشته اند که در اینجا عیناً آورده می شود: (آیه ۷ و آیه ۸ از سوره زلزال)
در علم روانشناسی اعمال انسان، سومین مرحله از چرخه افکار، احساس و رفتار است. هرگونه باور غلط در این چرخه ریشه ی بسیار از احساسات و اخلاقیات ما از جمله ، ترس، عذاب وجدان و حتی عزت نفس تضعیف شده است. بر اساس این نظریه باورهای انسان خواه مثبت و یا منفی باشند، افکاری را در ذهن و قسمت خودآگاه شخص پدید می آورند که، به دنبال آن فکر احساسی خوشایند یا نا خوشایند در شخص پدید می آید. در نهایت وقتی انسان تحت سلطه احساسات خود قرار می گیرد، دست به اعمالی می زند که می توانند مثبت یا منفی باشند و دوباره آن اعمال افکاری را در ذهن انسان به وجود می آورد که به دنبال آن احساس و رفتار دیگری است و این چرخه تا بی نهایت تکرار می شود.
اکنون به بررسی قوانین کارما در روانشناسی و این نظریه می پردازیم. طبق این قانون هر اعمالی که از ما سربزند، مشابه آن را طبق به زندگی خود جذب می کنیم. اگر این قانون را در نظریه فوق بررسی کنیم یعنی:« افکار مشابه، احساسات و در نهایت رفتارهای مشابهی را به دنبال دارند.» به طور مثال در حق کسی بدی می کنیم. قانون کارما در کائنات می گوید، این بدی در نهایت به خودمان باز می گردد. علم روانشناسی می گوید در حق کسی بدی می کنیم و باور داریم و فکر می کنیم که دنیا جای خطرناکی است و برای حفظ بقا مجبوریم به دیگران بدی کنیم. این باور و این احساس مخرب ما را در تکرار این عمل تشویق می کند و در نهایت اطراف خود را با افرادی با این باور پر می کنیم و آنها نیز در حق ما اعمال زشت مشابهی را مرتکب می شوند و در نهایت هر عملی که انجام می دهیم دست به دست چرخیده و همانند آن به خودمان باز میگردد.
قیمت کابینت گلاس قیمت کابینت گلاس قیمت کابینت های گلاس در زمستان 99 از متری سه ملیون تومان شروع میشود. اما سوال اصلی اینجاست که برای استعلام دقیق قیمت کابینت گلاس محاسبه متراژ آشپزخانه کافی ست؟ همانطور که قبلا هم گفتیم، چنانچه مایل به محاسبه دقیق قیمت کابینت گلاس هستی باید جزئیات اجرایی را در نظر بگیرید که در ادامه به بررسی آنها نیز می پردازیم. چنانچه به دریافت مشاوره رایگان برای طراحی و اجرا انواع مصنوعات دکوراتیو چوبی اعم از کمد دیواری، کابینت ام دی اف، تخت تاشو و … دارید و یا میخواهید از قیمت ساخت کمد دیواری در تهران مطلع شوید، می توانید با ما با شماره تماس: 09124177820 در ارتباط باشید. 1-جنس ورق های گلاس مصرفی د سخت کابینت آشپزخانه: یکی از عواملی که تاثیر مستقیم بر روی قیمت کابینت گلاس شما دارد، جنس و برند مصرفی شما است. های گلاس ها تحت عنوان ورق خارجی و داخلی در بازار عرضه می شوند که، حدود 500 هزار تومان باهم تفاوت قیمت دارند. همینطور از آنجا که کیفیت ورق های گلاس ارائه شده توسط کارخانه های مختل باهم رق دارد پس برند نیز روی قیمت کابینت گلاس تاثیر می گذارد. 2-دستگیره ها و لولا های کابینت گلاس بعضی کابینت ها ساده اند و برخی دیگر ترکیبی از سنگ و آینه و… همچنین دستگیره ها و موارد دیگری نیز نظیر قفسه های تزئینی بسته به سلیقه مشتری در ساخت کابینت آشپزخانه های گلاس استفاده میشود که قطعا قیمت های متفاوتی دارد و برای محاسبه قیمت کابینت گلاس آنها نیز در نظر گرفته شود. 3- طراحی کابینت آشپزخانه کابینت های گلاس لیمویی طرحی که برای کابینت ام دی اف خود انتخاب میکنید مستقیما، قیمت آن را مشخص میکند. برای محاسبه دقیق قیمت کابینت های گلاس باید طرح شما با جزئیات مشخص باشد و اگر طرحی کلی در ذهن داشته باشید قیمت کابینت ام دی اف شما به صورت دقیق محاسبه نمی شود. مژده به همراهان همیشگی آرشان دکور: این مجموع بابت طراحی هزینه ای را از شما عزیزان دریافت نمیکند لذا می توانید بدون صرف کمترین هزینه ای قیمت دقیق کابینت ام دی اف خود را محاسبه کنید. جزئیاتی که سبب اختلاف قیمت کابینت می شوند. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، جزئیات میتواند قیمت کابینت شما را در پایان کار تغییر دهد. اما این جزئیات چیست؟ در ادامه سه فاکتور مهم که میتواند اختلاف قیمت بین یک نوع متریال ایجاد کند را شرح میدهیم. اختلاف قیمت کابینت ام دی اف و قیمت کابینت گلاس کابینت ام دی اف و کابینت های گلاس، نوع متریال خیلی مهم است. حدودا چیزی بین 500 هزار تومان بین متریال ایرانی و خارجی تفاوت وجود دارد. مورد دوم مسئله برندینگ است. کارخانه ای که از آن ورق ام دی اف و هایگلاس خریداری میشوند تاثیر مستقیم بر روی قیمت کابینت دارند. اختلاف قیمت کابینت تمام چوب و اختلاف قیمت کابینت روکش چوبی در کابینتهای چوبی همانطور که حتما حدس زدید، نوع چوب مصرفی حرف اول را می زند. این موضوع در مورد ابینت های روکش چوبی نیز صادق است. مورد دوم که در این نوع کابینت ها بر روی ققیمت تمام شده اثر می گذارد، رنگ کابینت است ه معمولا از رنگ پلی استر استفاده می شود. سوالات پر تکرار در مورد قیمت کابینت قیمت کابینت ام دی اف در ادامه به برسی بخشی از سوالات پرتکرار شما عزیزان در مورد قیمت کابینت می پردازیم. همچنین خواهشمندیم تجربیات و نظرات و سوالات خود را از طریق بخش نظرات این مقاله با ما به اشتراک بگذارید. کارشناسان ما در آرشان دکور در کمتر از 24 ساعت به سوالات شما پاسخ میدهند. سوال اول: سلام ارک اشپزخانه به چه صورت محاسبه می شود؟ پاسخ: برای محاسبه ارک ها، دو مورد رو باید در نظر بگیرید. مورد اول متراژ مصرفی ورق ای است که استفاده می کنید، و مورد دوم سختی کار. برای مثال ارگ در هر متر مصرفی mdf سیصد هزار تومان محاسبه می شود. سوال دوم: ورق های گلاس اکلیل دار چه تفاوت هایی به خصوص از نظر قیمت با ورق های گلاس معمولی دارند؟ پاسخ: سفید اکلیل دار گروه یک هایگلاس هست که حدود متری ۱,۳۰۰,۰۰۰ تومانه ولی همینطور که میدونید قیمت متری مبنای درستی برای برآورد نیست.
حوله تن پوش یا همان حوله پالتویی که امروزه استفاده از آن بسیار رواج دارد در طرح ها و مدل های متنوعی تولید می شود که شما می توانید بنا بر سلیقه خود از بین آنها انتخاب و خریداری نمایید . اما علاوه بر طرح و رنگ موارد دیگری نیز وجود دارد که در هنگام خرید حوله تن پوش برای خود و عزیزانتان باید به آن توجه کنید این نکات شامل جنس , رنگ , کیفیت , اندازه و غیره می شود که در ادامه مقاله حوله تن پوش به شرح هر کدام می پردازیم.
کیفیت و کارایی مهم ترین فاکتور در هرمحصولی می باشد حوله تن پوش نیز از این قضیه مستثنی نیست و شما در هنگام خرید حوله باید به نکات مربوط به کیفیت آن توجه نمایید . کفیتی حوبه تن پوش باید به گونه ای باشد که در طول زمان استفاه و شستشو تغییر حالت ندهد. تغییر حالت در حوله تن پوش به خصوص تغییر حالت در پرزهای آن باعث کاهش کارایی حوله تن پوش شده و جذب آب در آن کاهش می یابد.
همچنین توجه به یک سری مدلهای حوله تن پوش مثل داتن کلا و کمربند و جیب نیز می تواند باعث افزایش کارای حوله شما بشود زیرا با پیدایش مدلهای جدید حوله تن پوش افراد می توانند مت زمانی که پس از استحمام حوله به تن دارند به کارهای روزانه خود در منزل بپردازند وجود کمربند در حوله باعث راحتی و سهولت در استفاده ان می شود همجنین داشتن کلاه باعث می شود تا موها و بدن شما در یک زمان خشک شود.
حوله تن پوش ها غالبا از جنس پنبه و الیاف پلی استر و یا پشم تولید می شود زیرا مهم ترین کاری که یک حوله تن پوش انجام می دهد جذب آب است که در محصولاتی با این مواد تولید شده باشد به درستی انجام می شود همچنین این مواد در عین نرمی و لطافت از استحکام بسیار خوبی نیز برخوردارند که باعث افزایش طول عمر آن می شود.
اما حوله تن پوش به دلیل دارا بودن پرز در جنس آن باید به درستی شسته و آب کشیده شود و از پاک شدن مواد شوینده از بدنه حوله تن پوش اطمینان حاصل کنید . زیرا لای این پرز ها می تواند مکان مناسبی برای رشد و تکثیر میکرب ها شود که باعث بیماری افراد می شود . به خصوص در حوله تن پوش کودکان به این نکته بسیار توجه نمایید و حتما حوله را پس از شستن در معرض نور آفتاب قرار دهید.
حوله تن پوش ها رنگهای متنوعی دارند که بنابر سلیقه خود می توانید از بین آنها انتخاب و خریداری نمایید اما توصیه می شود در هنگام خرید حوله تن پوش انتخاب حوله تک رنگ مناسب تر از حوله های طرح دار است و به راحتی می توانید آن را با مواد ش.ینده شسته و نگران خرابی رنگ حوله خود نباشید . اما در کودکان توصیه می شود حوله تن پوش را از طرحهای کارتونی و رنگهای مورد علاقه کودک انتخاب کنید تا تشویقی برای استحمام او باشد.
اگر بدانید که عزت نفس واقعا چیست قطعا متوجه خواهید شد که ارتقا عزت نفس تا چه میزان میتواند موضوع مهم و حیاتی ای باشد. حقیقتا افراد زیادی را میشناسم که صرفا چون عزت نفس پایینی دارند حال روحی آنها به شدت بد است. باکسی وارد رابطه ای طولانی مدت نمیشوند. نسبت به زندگیشان هیچ حس زیبایی ندارند و چون خود را انسان حقیر و دوست نداشتنی ای میدانند حتی وقتی مورد عشق و محبت دیگران قرار میگیرند حالشان بد است. حال میفهمید ارتقا عزت نفس تا چه حد میتواند موضوع حائز اهمیتی باشد و چه بالاهایی ممکن است گریبان گیر شما شود اگر توان ارتقا عزت نفس خود را نداشته باشید؟؟؟
بیشتر بخوانید: خرید دوربین مدار بسته داهوا با گارانتی نظارت گستر ایمن
در این مقاله به بررسی راهکارهایی علمی و صددرذ کاربردی در راه تقویت عزت نفس شما خواهیم پرداخت پس با ما همراه باشید
این 5 تکنیک را حتما انجام دهید تا شاهد نتایج شگفت انگیزی باشید.
بدین منظور تمام زندگی خود را بنویسید. نوشتن خاطرات مربوط به کودکی، نوجوانی و اکنونتان در ارتقا عزت نفس شما معجزه میکند. اگر نقاط ابهامی در زندگی شما هست این نقاط ابهام را بپرسید، تحقیق کنید، بررسی کنید و برای خودتان کاملا شفاف سازی کنید. شما در این تکنیک کافیست شبی ده دقیقه وقت بگذارید. و هر چیزی که از گذشته در یاد دارید را روی کاغذ بیاورید. همین طور در حین نوشتن تاریخچه زندگی خودتان نقاط مثبت را پررنگ تر کنید بیشتر راجع به آن بنویسید. چه اتفاق های مثبتی در کودکی افتاده است. چه کارهای خوبی کرده اید حتی شیطنت هایی که به شما حس خوبی می دهد. چطور درس خوانده اید و چه نمرات خوبی گرفته اید. یعنی بیشتر توجه و تمرکز روی نقاط مثبت باشد.
در مرحله بعد شما باید شبی پنج مورد که از خودتان شناخته اید و به آن افتخار می کنید را یادداشت کنید. یعنی از دل آن سرگذشتی که نوشته اید و آن نقاط مثبتی را که به آنها اشاره کرده اید هر شب 5 مورد را که به آنها افتخار می کنید و در خودتان مثبت، خوب و بارز می دانید را یادداشت کنید. تا به مرور زمان تقویت عزت نفس برایتان میسر شود
هر شب 5 مورد یاداشت کنید. می توانید به خیلی چیزها اشاره کنید. ارتباطاتتان، افرادی که با آنها دوست هستید، توانایی های خاصی که دارید، استعدادهایی که دارید، مثلا موردی که من دیشب در این یادداشت های پنج گانه شبانه ام نوشتم؛ ناگهان یادم افتاد که بعد از مدتها کم کم لیستم خالی شده است و نمی توانم موردی را پیدا کنم. ولی لحظه ای به همان روز خودم نگاه کردم و یادم افتاد که من امروز با فرزندم به گونه ای خاص صحبت کردم. این شیوه گفتگو را خیلی دوست دارم در صورتی که اصلا تا بحال به آن توجه نکرده بودم. این را به عنوان اولین آیتم آن لیست پنج گانه نوشتم. منظورم این است که شاید در دفعات اولی که می خواهید این لیست را پر کنید. چیزی به ذهنتان نرسد یا ندانید. این کاملا طبیعی است بخاطر اینکه چیزهای مثبت زیادی را در خودتان نمی بینید. چون عزت نفس پایین اصلا تعریفش همین هست. اما به تدریج یاد می گیرید که نقاط قوت و مثبت خودتان را بزرگ تر و بزرگ تر بکنید و با شروع عدد اول عددهای بعدی را حتما در لیست بگذارید.
تکنیک و روش دومی که در ارتقا عزت نفس می خواهم خدمتتان بگویم دیدن چیزهای خوب در دیگران است. ما عموما در دیگران نقاط منفی را خیلی بارز می بینیم. مخصوصا هر چقدر عزت نفستان پایینتر باشد. شما افراد دیگر را ضعیف تر و منفی تر از خودتا خواهید دید. اما اینجا می خواهیم دقیقا برعکس عمل کنیم. نباید در مورد دیگران قضاوت بکنیم. فقط می خواهیم یک مقایسه مثبت بکنیم. نقاط مثبتی که در خودتان می بینید را جستجو کنید و در اطرافیان ببینید. و یا نقاط مثبتی را که در دیگران می بینید را در دیگری جستجو کنید. اینجا هم باز ممکن است در یافتن نقاط مثبت در دیگران با مشکل مواجه شویم و نتوانیم پیدا کنیم. این باز طبیعی است ولی به تدریج و با فکر کردن بر روی این موضوعات می توانیم نقاط بسیار مثبتی را در اطرافیان خودان پیدا کنیم که در شما هم هست یا در شما هست و در دیگران هم هست. بیشتر ما در دیگران فقط به دنبال مسائل و جوانب منفی آنها هستیم و فقط آن نکات منفی را می بینیم. مثلا با دوستی سالها ست ارتباط داریم و سال هاست داریم قضاوتش می کنیم و همیشه در ذهنمان به گفتگو با این فرد مشغولیم.
کمی به این افکار توجه کنیم تمام عمرمان داریم این کارها را، این گفتمان را در درون خودمان تکرار می کنیم و اکنون ما فرض می کنیم که نمی خواهیم از این به بعد این کار را بکنیم و بر عکس می خواهیم فقط و فقط نقاط قوت و مثبت دیگران را ببینیم و آن را به زبان بیاوریم؛ در واقع ما می خواهیم از اختلاف هایمان به پذیرش تفاوت هایمان برسیم. پس زیاد به نقاط ضعف هم کاری نداشته باشیم بیشتر جنبه های مثبت را ببینیم و با این جنبه های مثبت طبعا ارتباط خوبی بین ما برقرار خواهد شد، تا اینکه بخواهیم جنبه های منفی را ببینیم و حالا در ارتباط صد در صد با مسائل و مشکلاتی مواجه خواهیم شد.
دوستان در اینجا هدف من این نیست که مشکلات خودم و دیگران را کتمان بکنم؛ اصلا بحث عزتمندی این نیست!! برای همین هم اینجا نمی خواهیم این بحث را باز کنیم که با جوانب منفی خودمان این کار را بکنیم یا با جوانب منفی دیگران این کار را بکنیم. طبیعی است که وقتی در خودم این جوانب منفی را بشناسم احتمال دارد که بتوانم تغییر بدهم و در دیگران هم یا می پذیرم و یا کمکش می کنم تغییر بدهد و یا اینکه با همان شرایط با آن مواجه می شویم.
تکنیک سوم ارتقا عزت نفس این است که حالا ما باید ببینیم که چطور می توانیم در دیگران حس خوب را به وجود بیاوریم. چطور به دیگران می توانیم کمک بکنیم مثلا دیروز یکی از همکاران من ناراحت بود از شرایطش از وضعیتش و برای آینده به شدت غصه می خورد و نگران بود من اینجا گفتم خب ببینم می توانم از این تکنیک استفاده بکنم. آمدم کلی صحبت های مثبت با او کردم. به آینده امیدوارش کردم و تازه به او گفتم تو در اینجا ، در این شرکت توانایی هایی داری که همه ی ما به این تواناییهای تو غبطه می خوریم. پس تو آدم خوب و متفاوتی هستی، پدر خوبی هستی تو همکار خوبی هستی. در کل خیلی حس خوبی نسبت به حرف های من پیدا کرد. باورتان نمی شود فردای آن روز بعد از این گفتگوی خیلی کوتاه به من زنگ زد و با حالتی که خیلی احساساتی شده بود از من بابت این گفتگوی خیلی خوبی که بینمان رد و بدل شده بود خیلی تشکر کرد. خب می خواهیم این کار را آنالیز کنیم. من با یک گفتگو، با اشاره به نقاط قوت همکارم در ایشان حس خوبی ایجاد کردم. اما این کار چه سودی برای من داشت؟سودش برای من این بود که احساس بسیار بهتری در من ایجاد شد. با واکنش ایشان نسبت به این گفتگو من متوجه شدم که یک آدم خوبی هستم و دوم یک سری توانایی های خاص دارم و سوم دیگران نسبت به من حس خوبی دارند و در نهایت در واقع به این ایمان می رسم که
یک: من خوب هستم،
دو:دیگران خوب هستند،
سه:ارتباط من با دیگران خوب است.
تکنیک دیگری که خیلی موثر می دانم این است که خوش لباس باشید و به سر و وضع خودتان برسید. از عطر و ادکلن خوب و مناسبی استفاده کنید و در کل ظاهرتان را حفظ کنید. لازم نیست که منتظر یک شرایط ، وضعیت و روز خاصی باشید. تا زیبا لباس بپوشید، موهایتان را مرتب کنید یا خانم ها آرایش کنند. این کار را یکبار برای خودتان بکنید، بروید جلوی آینه و با یک حس خوب به سر و وضع خودتان برسید. از لباسی که می پوشید لذت ببرید ، از کفش نویی که خریده اید، در واقع از ظاهر خودتان بیشترین لذت را ببرید. اینجا اشاره می کنم که شاید بسیاری از مردم با پوشیدن لباس نو حس خوبی ندارند. این دقیقا بخاطر این است که وقتی من خوب نیستم چیزهای خوب هم نباید داشته باشم. یک نگاه تلخ است که ته ضمیر این افراد نشسته است.
در این جا متذکر می شوم در حفظ ظاهر، چگونه ایستادن، راه رفتن، نشستن، حالت های اندام خیلی خیلی مهم هستند. ما از ظاهر افراد خیلی وقت ها قضاوتشان می کنیم و می دانیم آدمی با کتف افتاده ، سر شانه های افتاده، شل که با دست های کاملا بی حال راه می رود. آرام راه می رود، خب مسلما این آدم، آدم حرمت نفس پایین دارد. سرش پایین به کسی نگاه نمی کند. ولی بر عکس شما تصور کنید آدمی که سر بالا، سینه جلو ، دست ها را آرام و محکم در کنار شانه هاش تکان می دهد. خیلی محکم راه می رود. تند راه می رود، تماس چشمی با دیگران دارد، ظاهر آرام و شاید تبسمی هم دارد. خب طبعا ، این آدم احتمالا لباس مرتبی هم دارد و عرض شود که به خودش و کاری که آن لحظه دارد انجام می دهد و جایی که دارد می رود، ایمان ، اعتقاد و باور دارد، منظور از خوش پوشی بیشتر داشتن احساس خوب از ظاهر خود است و این حفظ ظاهر در رابطه با کیفیت عزت نفس و یا تقویت عزت نفس خیلی خیلی موثراست. خود به خود یک اثر متقابل هم از دیگران می گیرد، این فرد همین که مورد توجه قرار می گیرد، همین که دیگران از لباسش، تیپش، راه رفتنش، عطر و ادکلنش ، کفشش، ظاهرش، حتی شیوه نشستنش به او می گویند یا حتی با نگاهشان یک حس خوب به او انتقال می دهند. این دقیقا اثر بسیار بسیار قدرتمندی در درون خود فرد ایجاد می کند که دیگران تاییدش می کنند. در واقع خیلی وقت ها ما به این تاییدها نیاز داریم تا مطمئن شویم تائید خودمان تایید درستی بوده است.
زمانی هم که تعریف می شود لطفا به سبک ایرانی اصلا منکر آن تعریف نشوید یا نگویید که “اصلا اینجور نیست که شما می گویید و این لباس نو نیست، لباس کهنه فلانی است، و این اصلا مارک معروفی نیست. من این را توی حراجی گرفتم، چیز مهمی نیست. تصادفا اینجوری راه میرم.” نه اینجوری نه، اتفاقا برعکس باید تشکر بکنیم از اینکه شما را اینجور می بینند. که از شما تعریف می کنند یا از مسایل مرتبط با شما تعریف می کنند. هرگز قدر دانیها و تشکرها را رد نکنید و به تعارف نکشانید. نه اتفاقا از آنها تشکر کنید. جمله ای که یکی از روانشناسان در یک سمینار در این مورد می گفت این بود که بگویید: من سپاس گزار لطفتان هستم.
آخرین تکنیک این است که بخشنده باشید. من از بزرگی شنیدم که می گفت انعکاس بخشش دیگران در ما بخشش خودمان می شود. ما خیلی وقتها باید خودمان را ببخشیم اما کاری که می کنیم این است که بلاهایی سر خودمان می آوریم که اگر سر دیگری بیاوریم. صد در صد از ما شکایت می کنند یا هر کاری از دستشان برآید در قبال ما انجام می دهند. ما احتیاج به بخشش خودمان داریم و برای اینکه خودمان را ببخشیم با این تکنیک با بخشش دیگران در واقع این را به خودمان انتقال می دهیم.