با کمی شناخت از کار سیستم روان به راحتی میتوان نتیجه گیری کرد که اعتماد به نفس بالا را نمیتوان یک شبه به دست آورد و باقی عمر را استراحت کرد. اگر شما یک والد، معلم یا شخصی هستید که مرتباً با کودکان در تعامل است، دست از تلاش برای ایجاد عزت نفس در آنها بهوسیلۀ حفاظت و ستایش بردارید. در نظر داشته باشید که کودکان را تشویق میکنید تا چیزی از اعمالشان یاد بگیرند، برای آنها فرصت کافی فراهم آورید تا از شکستها با امنیت عبور کنند و به آنها فضا دهید تا شجاعت خود را بسازند و خودکارآمدی خویش را بیان کنند. اهمیتی ندارد که چقدر با اعتماد به خویش به نظر میرسند، دیر یا زود با موقعیتی مواجه میشوند که عزت نفس، انعطافپذیری و قدرت حل مسئلۀ آنها را دچار چالش میکند. این حس فرازها و نشیبها دارد و ایجاد، رشد و نگهداری از آن تلاش زیادی میطلبد. همۀ ما لحظاتی را تجربه میکنیم که اعتماد به نفسمان به چالش کشیده میشود، اما با این وجود، هنگامی که منبع اعتماد سالم را پیدا مینماییم، میتوانیم بر روی خود کار کنیم.
نظر شما در مورد چالشهای ایجاد اعتماد بنفس چیست؟ دربارۀ ایجاد آن در امر آموزش چه احساسی دارید؟ قویترین تشدید کننده و تضعیف کنندۀ آن به نظر شما چیست؟ جوابهای خود را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
پس چگونه باید این حس متعادل از اعتماد به نفس، که بر اساس درکی صحیح از واقعیت است را ایجاد کرد؟ خبر بد این است که هیچ راهحل فوری یا راهحل پنج دقیقهای وجود ندارد. خبر خوب این است که افزایش اعتماد به نفس امکانپذیر است. کافی است شما تمرکز کنید و مصمم شوید که کارهای لازم را انجام دهید. چه چیزی بهتر از اینکه همان کارهایی که برای افزایش آن انجام میدهید، موفقیت را نیز برایتان به ارمغان آورد؟ هر چه باشد، اعتماد به خود شما از دستاوردهای واقعی به دست میآید. هیچکس نمیتواند آن را از شما بگیرد!
اعتماد به نفس تقریباً در تمامی جنبههای زندگی ما، به شدت مهم است و افرادی که آن را کم دارند، دشوار بتوانند موفق شوند. دو مسئله که به افزایش شدید آن کمک میکند، خودکارآمدی و عزت نفس هستند. با این سه گام میتوانید آن را رشد دهید: خود را برای سفر آماده کنید ( عازم سفر شوید ) سرعت خود را به سمت موفقیت افزایش دهید. احتمالاً تعیین هدف مهمترین فعالیتی است که برای داشتن اعتماد به نفس بالا یاد خواهید گرفت.
کافیست خود را برای موفقیت آماده کنید! مطابق نظر روانشناس معروفی که ما توصیۀ او را جدی میگیریم، اعتماد بنفس کاریزماتیک در یک سخنران، خصوصیتی است که همه میستایند. پس اعتماد و اتقاد به توانایی های خود، تقریباً در تمام جوانب زندگی ما به شدت مهم است، اما همچنان بسیاری از افراد در تلاش برای یافتن آن هستند. متاسفانه، این میتواند یک چرخۀ منحوس باشد: افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند، دقیقا در نقطه مقابل افراد با اعتماد به نفس بالا دشوار بتوانند موفق شوند. هر چه باشد، اکثر افراد تمایلی ندارند پیرو پروژهای باشند که توسط یک فرد مضطرب، نامطمئن و به شدت متزلزل رهبری میشود. از سوی دیگر، ممکن است شما توسط فردی قانع شوید که واضح سخن میگوید، کسی سرش را بالا نگه میدارد، کسی که با اطمینان جواب سؤالها را میدهد و کسی که وقتی چیزی را نمیداند بدون تردید اعتراف میکند. افراد با باور و اعتماد به خود، باعث میشوند دیگران نیز الهام بگیرند و اعتماد بیشتری به دست آورند: مخاطبان، همکاران، رؤسا، مشتریان و دوستان آنها. کسب اعتماد دیگران یکی از راههای کلیدی است که افراد با اعتماد به نفس بهوسیلۀ آن موفقیت به دست میآورند.
سطح اعتماد شما به خودتان میتواند به طُرُق مختلفی نمود پیدا کند: رفتار شما، زبان بدن شما، نحوۀ صحبت کردن، آنچه که میگویید و غیره. آیا از نظر دیگران فرد کم رویی هستید یا با اعتماد به نفس به مقایسۀ رفتار مطمئن و رفتار بی اعتماد نفس که در ادامه آمده است، نگاه کنید. چه افکار یا اعمالی را در خود یا اطرافیانتان تشخیص میدهید؟
رفتار مطمئن (با اعتماد به نفس عالی)
رفتارهای مربوط به اعتماد به نفس پایین
همانگونه که در این مثالها میبینید، اعتماد به نفس پایین میتواند خود-تخریبگرانه باشد و معمولاً به شکل یک نوع نگرش خاص، نمود پیدا میکند. بهطور کلی افراد با اعتماد به نفس، مثبتتر هستند؛ آنها به خود و تواناییهایشان باور دارند و همچنین باور دارند که باید به بهترین شکل زندگی کرد.
عبارات تاکیدی تاثیر بسیار زیادی در افزایش اعتماد بنفس دارند. شاید یک راز که افراد با اعتماد به نفس بالا هیچ گاه به شما نگویند این است که روزانه از جملات اعتماد به نفس دهنده بسیاری استفاده میکنند تا اعتماد بنفس بالا کسب کنند. پیشنهاد میکنم جملات تاکیدی و جملات اعتماد به نفس دهنده خودتان (آن دسته از جملات که به شما حس خوبی میدهند ) را پیدا کرده و روزانه با خود تکرار کنید تا اعتماد بنفس بالا داشته باشید در ادامه ما نیز تعدادی جملات اعتماد به نفس دهنده برای شما آماده کرده ایم و برای تمرین از شما میخواهیم که عبارت تاکیدی خود را ساخته و پایین همین پست برای ما کامنت کنید.
۱-ری کراک مک دونالد:شاد بودن به این معنا نیست که همه چیز خوب است،شاد بودن به این معناست که شما تصمیم گرفتید فراتر از هرآنچه کامل نیست را ببینید
۲-با تمام توان بذو مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است!
۳-سخته منتظر چیزی باشی که میدونی هیچوقت اتفاق نمی افتهو سخت تر از آن وقتیه که دربرابر چیزی که تمام آن چیزی است که می خواستی, بخوای تسلیم بشی.
۴-یک اراده قوی بر هر سد و مانعی هر قدر هم قوی حتی بر زمان نیز غلبه میکند…
بهترین تمرینی که برای افزایش اعتماد به نفس پیشنهاد میکنم این است که ابتدا علائمی که نشان دهنده اعتمادبه نفس بالا یا اعتمادبنفس پایین است را به کمک تست هایی روانشناسی ارزیابی میزان اعتمادبنفس شناسایی کنید، سپس بدنبال انجام دادن یا انجام ندادن کارهایی باشید که بر روی تقویت اعتمادبنفستان تاثیر مستقیم دارند. در این مقاله کارهای زیادی را برای تقویت اعتمادبنفس به شما عزیزان معرفی کردیم که انجام هرکدام از آنها میتواند کمک شایانی به شما بکند.
اعتماد به نفس به زبان ساده یعنی درصد اطمینان شما از توانمندی هایتان. یعنی اینکه شما بدانید چند درصد امکان دارد و یا میتوانید در چالش های زندگیتان سربلند و موفق شوید.
اعتماد به نفس مهارتی است که داشتن آن از نان شب برایتان واجب تر است. چرا که به اندازه ی موهای سرم مراجعینی را دیدم که صرفا تنها به این علت که اعتمادبنفس شروع کاری را نداشته اند سالها در موقعیتی درجازدند که در شان آنها نبود. اگر اعتمادبنفس خوبی داشته باشید افکار منفی از شما دور میشود و ترس و اضطراب کمتری را تجربه میکنید و در مجموع در مسیر حرکت به سوی زندگی سعادتمندانه گام های مفیدی را برمیدارید.
اصطلاحات مهم بکاربرده شده در این مقاله:
مفاهیم پایه و اساسی در قانون جذب
۱- قانون جذب و ارتعاش :
قانون جذب و ارتعاش را میتوان اصلی ترین مفهوم در قانون جذب دانست که پایه و اساس آن را تشکیل داده است. بر اساس قانون ارتعاش تمامی کائنات( منظورم از کائنات شامل شما، گیاهان، حیوانات، اشیا، افکار، جامدات و هرآنچه که در این جهان بتوانید تصور کنید است.) در حال تولید و ارسال انرژی هستند و انرژی های مشابه به یکدیگر جدب میشوند.
۲- قانون جذب پول:
قانون جذب پول و ثروت یکی از زیر مجموعه های کاربردی قانون جذب است که عنوان میکند اگر نسبت به پول احساس خوبی داشته باشید(با او هم فرکانس شده)، میتوانید در مدتی کوتاه پول بسیاری را به زندگی خودتان جذب کنید. الان حتما میگویید که اصلا مگه میشه کسی نسبت به پول حس بدی داشته باشد؟ همه پولدار شدن را دوست دارند. در جواب باید بگویم بله بسیار اند افرادی که نسبت به پول حس بدی دارند منظورم همان افرادی است که تا یک فرد پولدار میبینند با خود میگویند حتما با کار خلاف به اینجا رسیده و یا افرادی که فکر میکنند پولدار ها از زندگیشان رضایت ندارند، خانواده شان دوستشان ندارند، از زندگی لذت نمیبرند، صدها مشکل و چالش دارند که با میلیون ها تومان هم حل نمیشود.
قانون جذب پول و ثروت چطور کار میکند؟
قانون جذب چیست - چگونه از قانون جذب استفاده کنیم
در ادامه، ما به طور خاص درباره « قانون جذب پول و کسب ثروت » صحبت خواهیم کرد و تمرکزمان روی رازهای جذب ثروت خواهد بود. دقت داشته باشید که برای رسیدن به هر خواسته ای باید بر افکار و استفاده از مغز برای ارسال ارتعاش تکیه کنیم. براساس قانون جذب، جهان هستی، رویدادها، اتفاقات یا افرادی را در مسیر شما قرار می دهد تا خواسته شما خلق شود و آنچه را که ارتعاش داده اید، مطابق با احساستان ظاهر شود. براساس قانون جذب، ارتعاش احساسی شما، وقایع و افرادی را به سوی خودتان برمی گرداند.
قانون اول جذب پول
اولین و مهمترین قانون درباره کسب ثروت « خواستن پول با تمام وجود » است.
قانون دوم جذب پول
اگر پول می خواهید، « چقدر میخواهید» ؟
نکته طلایی این دو قانون این است که عددی که انتخاب می کنید باید به اندازه ای باشد که وقتی به آن فکر می کنید، احساس بسیار خوبی به شما بدهد؛ چون اگر حس بدی به شما بدهد؛ یعنی خارج از نقطه مطلوب شماست.
مثلا عددی که انتخاب می کنید، یک میلیارد تومان باشد، هنگام فکر کردن به آن حالتان بد شود، به این معنی است که شما نمیتوانید روی آن تمرکز کنید.
در واقع فکر شما به نداشتن آن مقدار پول، گرایش پیدا می کند و اینجاست که افکار منفی مثل : «چطور می توانم به آن برسم؟ هیچوقت برای من اتفاق نمی افتد! من که شرایطش را ندارم! » در ذهن شما متولد می گردد.
این افکار به شما حمله کرده و شما نیز روی آنها تمرکز می کنید و حستان بد می شود و طبیعی است مقدار بیشتری از نبودن پول را خلق می کنید.
برای هر شخصی مقدار پولی که با آسودگی می تواند بخواهد، متفاوت است. شیوه درخواست هم در افراد مختلف، به یکی از سه روش زیر می تواند باشد:
بعضی از شما می گویید: آن قدر پول می خواهم که همه بدهی هایم را تسویه کنم. لازم است در ابتدا ان مقدار پول را در قالب یک واحد پولی، مشخص کنید تا بتوانید بر روی ان واضح تر تمرکز کنید.
برخی کلی تر درخواست می کنند: می خواهم آن قدر پول داشته باشم که فشار مالی روی من نباشد.
برخی نیز ممکن است بگویند: فقط می خواهم حسی داشته باشم که از لحاظ مالی احساس امنیت و آزادی کنم.
با درخواست کردن، ذهن شما شروع به ارتعاش روی « حس داشتن پول »می کند. قانون ارتعاش مهمترین اصل در قانون جذب است.
۳- قانون جذب رابطه:
قانون جذب عشق بخشی بسیار کاربردی در قانون جذب است که بر روابط افراد تاثیر می گذارد. در قانون جذب رابطه افراد این توانایی را دارند که هرآنچه از اخلاق و رفتار یک فرد را دوست دارند به زندگی خود جذب کنند(اطرافشان پر میشود از افرادی با این ویژگی های اخلاقی ) و در مدار ناخواسته هایشان قرار نگیرند(به طور ناخودآگاه از افراد با خسیسه های اخلاقی ای که دوست ندارند دور میشوند)
… سالها پیش یک سوال مهم ذهنم را سالها به خود مشغول کرده بود. یک پرسش اساسی که شاید برای شما هم پیش آمده باشد…
من مدتها در لابلای کتاب ها و از طریق اساتید دانشگاه به دنبال پاسخی مناسب برای این پرسش های ذهنی خودم بودم، اما هیچ جوابی مرا قانع نمی کرد تا اینکه بطور تصادفی مستند فیلم راز را دیدم. خیلی سال از آن زمان گذشته ولی وقتی به دفعه اولی که فیلم راز را دیدم فکر می کنم، همان حس خوب و ذوق و شوق آن لحظه دوباره در من زنده می شود. آری من به “راز بزرگ” پی برده بودم. فیلم رازم توانست پاسخ تمام پرسش های مرا یکجا بدهد. دوستان فایل تصویری راز را که توسط شبکه چهار سیما دوبله شده دانلود کنید و چند بار گوش کنید. حتی اگر قبلا فیلم راز را دیده باشید، چند باره دیگر آن را گوش کنید.
اما به راستی، رازی که فیلم راز از آن پرده برمیدارد چیست؟ اجازه دهید به شما بگویم که فیلم راز چگونه به تمام پرسش های ذهن کنجکاو من جواب داد. ما انسان ها اشرف مخلوقات خداوندیم و این موضوع بارها در قرآن کریم ذکر شده است. ذهن ما ذهن ما قدرتی اعجاز انگیز و نامحدود دارد. فرآموش نکنید که همه ی ما با یک قانون کار میکنیم و آنهم چیزی نیست جز، قانون کائنات . قانون کائنات به حدی دقیق است که قدرت انجام هرکاری را به ما میدهد. نحوه عملکرد این قانون، دقیقا همان راز جهان هستی است که بیشتر انسان ها آن را نمیدانند و معدود افرادی همچون خانم راندا برن . … که به این قانون یعنی همان قانون جذب رسیدند، توانستند زندگی خود را زیر و رو کنند.
فیلم راز به شما میگوید که مهم نیست در کجای این کره ی خاکی، با چه تحصیلات، چه سقف درآمد، در چه خانه و با چه شرایطی زندگی میکنید. تنها چیزی که مهم است این است که قانون جذب برای شما هم کار میکند و شما میتوانید بیشترین بهره را از آن ببرید. هیچ وقت فرآموش نکنید که هر آنچه وارد زندگی شما میشود چه خوب و چه بد، شما خودتان آن را جذب کرده اید و میتوانید هر روز چیز های بیشتری را به زندگیتان فرآخوانی کنید.
فیلم راز افکار و باورها را به دو دسته تقسیم می کند و توضیح می دهد که گروه افکار مثبت، پیش آمدهای مثبتی از جنس خودش برای شما به دنبال خواهد داشت و افکار مخدوش و منفی هم اتفاقات منفی. این بین یک عامل کمکی و سرعت بخش در خلق افکار وجود دارد و آن احساسات مثبت و منفی است. احساسات ما مانند قطب نمای مغناطیسی عمل می کند که از یک سو به ما نشان می دهد که آیا در مسیر صحیح در حرکت هستیم یا نه؟ و از سوی دیگر ابراز احساس و اشتیاق سوزان در کار افرینش مثل کاتالیزور عمل می کند و سرعت و روند آفرینش را تسریع می کند. فیلم راز را باید چند باره گوش کرد، چون واقعیت هایی که مطرح می شوند نیاز به بازخورد ذهنی و روانی ما دارند و حتما بعد از گوش کردن باید تصمیمی در رابطه با موضوعات گرفته شود. تنها وظیفه ما درخواست کردن است. ما باید خواسته ها و آرزوهای خود را اعلام و ارسال کنیم که این کار توسط ضمیر ناخودآگاه ما در ارتباط مستقیم با کاینات صورت می گیرد. بعد از آن دوره انتظار ظهور معجزات است. شما در این دوره کافی است هم سوی با سفارشات انجام شده خود باشید.
ویلیام هنری گیتس سوم و یا به اختصار بیل گیتس یکی از ثروتمند ترین افراد جهان است که عمده شهرتش بخاطر راه اندازی شرکت موفق مایکروسافت است. وی در سال ۲۰۱۸ با تخمین دارای خالص ۸۶ میلیارد دلار به عنوان ثروتمند ترین فرد جهان شناخته شد. اما راز موفقیت این نابغه در چیست؟ آیا کارما فعالیت های انسان دوستانه خود را پس میدهد؟ آیا مانند ترودو نابغه تبلیغ نویسی جهانی قانون جذب را بکار گرفته است؟ آیا پرتلاش بوده و اعتماد به نفس بارها و بارها از اول شروع کردن را داشته است؟ با ما در این مقاله همراه باشید تا راز موفقیت وی را از زندگی نامه اش کنجکاو کنیم.
بیل گیتس کیست؟ ویلیام هنری بیل گیتس سوم معروف به بیل گیتس (به انگلیسی: Bill Gates) در حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات، نامی شناخته شده است. شاید به جرئت بتوان بیل گیتس را پدر موفقیت های بزرگ افراد موفق جهان نامید. بیل گیتس راز موفقیت را در پشتکارو تلاش و هدفگذاری می داند.بیل گیتس فقط یک کامپیوتر (Computer) نساخت. بیل کیتس فقط برنامه ویندوز (Windows) را به جهانیان معرفی نکرد. بیل گیتس فقط برنامه آفیس (Office program) را تولید نکرد. بیل گیتس فقط شرکت مایکروسافت (Microsoft) را بنیانگذاری نکرد. بیل گیتس کاری بسیار بزرگتر کرد. تغییراتی که بیل گیتس به واسطه محصولات مایکروسافت و استفاده از کامپیوتر در زندگی افراد جهان ایجاد کرد، ابزاری برای موفقیت بسیار بزرگ دیگر افراد موفق جهان شد. وی تنها شخصی بود که رقابت را وارد عرصۀ نرمافزار کرد. وی یکی از موفقترین کارآفرینان قرن بیستم و یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. در این مقاله به داستان موفقیت بیل گیتس و شکستهایی که او در طول زندگیاش تجربه کرد، میپردازیم. او از تکنولوژی موجود استفاده کرده و با استفاده از استراتژیهای بازاریابی خود توانست بازار را تحت سلطه اش درآورد.
اوایل زندگی بیل گیتس
بیل گیتس ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در سیاتل متولد شد. گیتس در خانوادهای به دنیا آمد که در تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشناس بودند. پدر وی ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل، واشینگتن بود و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیئت مدیره یونایتد اینترنشنال بود که در امور خیریه نیز فعالیت داشت. بر خلاف سایرین، او به برنامهنویسی با زبان BASIC علاقۀ زیادی داشت. گیتس در مدرسۀ لیکساید در سیاتل تحصیل کرد و چنان شیفتۀ برنامهنویسی کامپیوتر بود که برخی برنامهها را خراب میکرد تا زمان بیشتری را با کامپیوتر بگذراند. بارها استفاده از کامپیوتر را برای او قدغن کردند.
گیتس در دوران نوجوانی برنامههای پیچیدهای مینوشت که شیفتگی و علاقۀ او به سوی موفقیت را نشان میداد. او به خاطر عشق و علاقۀ خود به برنامهنویسی کامپیوتر و همچنین به اصرار پدرش در سال ۱۹۷۳ وارد دانشگاه هاروارد شد، اما با این وجود تمایل چندانی به تحصیل در آنجا نداشت. تمام این مسائل در دسامبر ۱۹۷۴، هنگامی که آلن مقالهای در مورد میکروکامپیوتر به گیتس نشان داد، تغییر کرد. او و آلن از فرصت استفاده کردند و با تولیدکنندگان MITS تماس گرفتند و در مورد زبان BASIC برای آلتیر (اولین کامپیوتر شخصی) با آنها گفتگو نمودند. هنگامی که تولیدکنندگان MITS در پاسخ گفتند میخواهند نمونۀ کار را ببینند، وی و آلن شبانه روزی کار کردند تا آن را آماده نمایند زیرا تا آن موقع برنامه را ننوشته بودند. آلن به آلبوکرک سفر کرد تا ببیند که آیا برنامه روی آلتیر کار میکند یا خیر. گیتس و آلن هر دو نسبت به این قضیه تردید داشتند. برنامه موفقیتآمیز بود. گیتس از هاروارد بیرون آمد. بعد از این موفقیت، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند. در آن زمان IBM در اجرای سیستم عامل خویش مشکل داشت و درست سر بزنگاه، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند.
بیل گیتس در ژانویه ۱۹۹۴ میلادی پس از هفت سال با ملیندا فرنچ از کارمندان مایکروسافت ازدواج کرد. ملیندا در مصاحبه خود با مجله فوربز forbes میگوید پسرهای باهوش بسیاری خواهان ازدواج با من بودند؛ اما هم من و هم بیل احترام خاصی برای هم قائل بودیم، البته آن روزها زنی هم که عاشق فناوری باشد، کمیاب بود!
در جذب نیز بر مفهوم کارما بسیار تاکید شده است. کارما یک قانون انکار ناپذیر در هستی است. کارما در لغت از یک واژه سانسکریت به معنای بازگشت برگرفته شده است. کارما ارتباط بین اعمال شما و سرنوشت شما را توضیح می دهد.
کارما یا همان قانون کارما را به زبان ساده می توان گفت «قانون علت و معلول» است. یعنی کسانی که به قانون کارما اعتقاد دارند باورشان این هست که در این دنیا نتایج اعمال خود را خواهند دید.
البته مفهوم کارما امروزه در بعنوان یک اصل و با عنوان «قانون کارما» به گونه های مختلفی تفسیر شده است
در حالت کلی در پاسخ به کسانی که میگویند کارما چیست باید اظهار داشت که قانون کارما بیانگر این است که اعمال شما آیندۀ شما را رقم میزنند. شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از افراد اظهار می کنند: این سرنوشت ما بوده که زندگی این چنینی داشته باشیم یا مصیبت های زیادی نصیبمان بشود! اما قانون کارما نظر دیگری دارد: دلیل این مسئله که سرنوشت شما هرگز از پیش تعیین نشده، این است که شما ارادۀ آزاد دارید.
قانون کارما یکی از همان فرصتهاست. افرادی مثل هندوها که قانون کارما را قبول دارند بر اساس اصل تناسخ بر این باور هستند که کارما یا همان قانون کارما زندگی های بعدی شما را نیز تفسیر می کند. یعنی اگر شما امروز خوب زندگی کنید و با دیگران مهربان باشید و کار بد نکنید بر اساس قانون کارما در زندگی های بعدی نتایج آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. قانون کارما می گوید: افرادی که همیشه مصیبت می بینند و اتفاقات سریالی بدی برایشان رخ می هد، نتایج اعمال گذشته یا زندگی قبل (تناسخ) خود را تجربه می کنند.
جذب نیز کارما را به این صورت تفسیر می کند که می گوید وقتی شما کارخوبی می کنید احساسی در شما ایجاد می شود که این حس خوب شرایطی را بوجود می آورد تا همان حس را مجددا تجربه کنید. دقیقاً قانون کارما در عملکرد بد و نامطلوب نیز عواقب بدی برای فرد خواهد داشت. این شما هستید که آینده خود را میسازید. قانون کارما میگوید اگر آینده خوبی میخواهید باید اکنون خوبی داشته باشید و به صورت مستمر به شکلی مثبت در جهت خواسته هایتان حرکت کنید.
به شما میآموزید که اول چگونه به هرآنچه میخواهید در زندگیتان اتفاق بیافتد فکر کنید و در نهایت به همان تبدیل شوید که میخواهید. از شما دعوت میکنیم با شرکت در این دوره، قانون کارما را در جهت جذب هرآنچه میخواهید بکار گیرید. نتایج شما را شگفت زده خواهند کرد.
من در میان دانشجویان دوره قانون جذب متوجه شدم که قانون کارما برای بسیاری یک مفهوم گنگ است. حتی در کتاب های موفقیت این مفهوم به صورت شخصی و بر حسب ضرورت تفسیر شده است. قانون کارما براساس قوانین نیوتن نیز توضیح داده می شود. بر اساس قانون سوم نیوتن هر عملی عکس العملی دارد. یعنی اگر بر جسمی نیرویی در جهتی وارد شود؛ نیروی عکس العملی مساوی ولی مخالف جهت آن عمل می کند. دقیقا قانون کارما نیز به همین شکل عمل می کند. کارما می گوید اگر شما امروز کار بدی انجام دهید، نتیجه این کارتان به زندگی شما بازخواهد گشت. قانون کارما می گوید نتایج کار خوب یا بد شما در همین جهان و زندگی بعدی گریبان شما را خواهد گرفت.
ما در این مقاله قصد داریم قانون کارما را به نحوی بیان کنیم تا یک درک ملموس از مفهوم کارما داشته باشید. برای بیان مفهوم کارما و قانون کارما یک مثال ساده ضروری است. فرض کنید همه ما میخواهیم به مردم در حد توان خود کمک کنیم.
حال دو سوال مطرح میشود: چقدر احتمال دارد شخصی که به او کمک کردهایم، پاسخ خوبی، ما را بدهد؟ چقدر احتمال دارد که عمل ما یک منبع از انرژی مثبت ایجاد نماید؟! این یک مثال خیلی ساده از کارما درباره مسائل روزمره است. البته کارما بصورت منفی نیز وجود دارد.
گاندی به سادگی اما بسیار عمیق مفهوم قانون کارما را توضیح میدهد:
«انسان چیزی جز محصول افکارش نیست. او به همان چیزی تبدیل میشود که بدان فکر میکند.»
قانون کارما یکی از قدیمیترین مفاهیم معنوی/مذهبی در جهان است. مدتها قبل از مسیحیت و یهود، مفهوم قانون کارما به طور گسترده در شرق پذیرفته شده بود. چرا که نه؟ منطقی است. این اعتقاد که اعمال گذشته بر سرنوشت ما در حال اثر میگذارند، کاملاً منطقی به نظر میآید.
واقعیت آن است که مفهوم کارما از آن جهت که ایده و باور هندوها می باشد و موضوع دنیای بعد از مرگ را مثل ما مسلمانان قبول ندارند، قانون کارما چندان قابل پذیرش از نظر ما مسلمانان نخواهد بود. همچنین در قرآن اشاره ای به کارما نشده است. با اینحال برخی اساتید در سمینارها و سایت ها اشاراتی داشته اند که در اینجا عیناً آورده می شود: (آیه ۷ و آیه ۸ از سوره زلزال)
در علم روانشناسی اعمال انسان، سومین مرحله از چرخه افکار، احساس و رفتار است. هرگونه باور غلط در این چرخه ریشه ی بسیار از احساسات و اخلاقیات ما از جمله ، ترس، عذاب وجدان و حتی عزت نفس تضعیف شده است. بر اساس این نظریه باورهای انسان خواه مثبت و یا منفی باشند، افکاری را در ذهن و قسمت خودآگاه شخص پدید می آورند که، به دنبال آن فکر احساسی خوشایند یا نا خوشایند در شخص پدید می آید. در نهایت وقتی انسان تحت سلطه احساسات خود قرار می گیرد، دست به اعمالی می زند که می توانند مثبت یا منفی باشند و دوباره آن اعمال افکاری را در ذهن انسان به وجود می آورد که به دنبال آن احساس و رفتار دیگری است و این چرخه تا بی نهایت تکرار می شود.
اکنون به بررسی قوانین کارما در روانشناسی و این نظریه می پردازیم. طبق این قانون هر اعمالی که از ما سربزند، مشابه آن را طبق به زندگی خود جذب می کنیم. اگر این قانون را در نظریه فوق بررسی کنیم یعنی:« افکار مشابه، احساسات و در نهایت رفتارهای مشابهی را به دنبال دارند.» به طور مثال در حق کسی بدی می کنیم. قانون کارما در کائنات می گوید، این بدی در نهایت به خودمان باز می گردد. علم روانشناسی می گوید در حق کسی بدی می کنیم و باور داریم و فکر می کنیم که دنیا جای خطرناکی است و برای حفظ بقا مجبوریم به دیگران بدی کنیم. این باور و این احساس مخرب ما را در تکرار این عمل تشویق می کند و در نهایت اطراف خود را با افرادی با این باور پر می کنیم و آنها نیز در حق ما اعمال زشت مشابهی را مرتکب می شوند و در نهایت هر عملی که انجام می دهیم دست به دست چرخیده و همانند آن به خودمان باز میگردد.